دفترچه ممنوع

ساخت وبلاگ
شب قدر سوم و من بازهم دست و دلم به قران و دعا نمی رود. عجیب آنکه احساس عذاب وجدان هم ندارم. شاید خدا مرا می بخشد و میداند این سکوت، سکوت دخترک آشفته و سرگردانی است که حتی نمیداند از خدا چه میخواهد؟ دخترکی که میداند اینقدر کوچک است که خدا هیچ نیازی به صدا و دعای او ندارد و خود خدا  صدای طپش قلبش را و دفترچه ممنوع...
ما را در سایت دفترچه ممنوع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofiia بازدید : 133 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 3:14

اروم‌با مهسا حرف میزدم بهش گفتم من حس میکنم زنانگی وجودم کمه. هیچوقت از لمس از بوسه و از دوستت دارم گفتن و شنیدن لذت نبردم. هیچوقت در نبود نزدیکانم گریه نکردم. برخلاف میلم (ه) را صدا زد و حرفم را تکرار کرد و گفت: تو قبول داری حرفشو؟بی تفاوت نگاهم کرد که چرا فکر میکنی خیلی خاصی؟ با دیگران متفاوتی؟ بی دفترچه ممنوع...
ما را در سایت دفترچه ممنوع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofiia بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 3:14